فیلمهای بووان آرورا
Bhuvan Arora 11 عنوان فیلم و سریال
Citadel: Honey Bunny
هنگامی که بانی بدلکار، هانی را برای یک کنسرت جانبی استخدام می کند، به دنیای پرمخاطره اکشن، جاسوسی و خیانت پرتاب می شوند. سالها بعد، با فرارسیدن گذشته خطرناک آنها، هانی و بانی جدا شده باید دوباره متحد شوند و برای محافظت از دختر جوانشان نادیا بجنگند.

Amaran
این داستان زندگی سرگرد موکوند واراداراجان را روایت میکند که در پسزمینه عملیات قاضیپاتری در شوپیان، کشمیر در سال ۲۰۱۴ اتفاق افتاده است.mor

Chandu Champion
مردی که با روحیهای ناپایدار از پس هر دشمنی برآمد. علاقه و پشتکار بیپایان او باعث شد که اولین مدال طلای انفرادی هند در هر رشتهای از المپیک به دست آید.mor

The Great Indian Family
وِد ویاس تریپاتی، ملقب به بهجان کومار، یک مرد هندو با ایمان است که با بحران هویت و یک معضل شخصی روبهرو میشود زمانی که متوجه میشود که در واقع از تولد مسلمان است.

Farzi
هنرمندی که درگیر مخاطرات مبهم یک کار کلاهبردار و یک افسر نیروی ضربت آتشین در مأموریتی است که کشور را از شر تهدیدات خود در یک تریلر تند و تیز و بینظیر خلاص کند.

Chaman Bahaar
یک مرد کوچکفروش در یک شهر کوچک عاشق دختری مدرسهای میشود که درست مقابل فروشگاهش زندگی میکند. او بدون اینکه حتی یکبار او را ملاقات کند، عشق، حسادت و خیانت را تجربه میکند.

Bank Chor
یک کمدی پر از اشتباهات که داستان سه احمق را روایت میکند که قصد دارند یک بانک را سرقت کنند، اما بدترین روز ممکن را انتخاب میکنند؛ روزی که همه چیز ممکن است خراب شود و در نهایت به طور تصادفی در آتش تقابلهای دیگر گرفتار میشوند.

Naam Shabana
شابانه، دانشجویی که همچنین مبارز کُودو است، با مادرش در بمبئی زندگی میکند. در کودکی، برای نجات مادرش از آزارهای روزانه پدرش، او را کشته و به خانه اصلاحی کودکان فرستاده شد. شابانه عاشق جَی است که زمانی که سعی میکند او را از دست برخی از افراد فاسد نجات دهد، کشته میشود. سه ماه پس از مرگ جَی، پلیس هیچ دستگیری نداشته است زیرا در تلاش بودند تا مجرمان را نجات دهند. سپس شابانه از سوی یک تماس ناشناس از رانویر سینگ پیامی دریافت میکند که به او میگوید اطلاعاتی در مورد قاتلان جَی در اختیارش قرار خواهد داد، مشروط بر اینکه او برای نیروی دفاع ملی مخفی کار کند.

Tevar
پینتو یک بازیکن جوان کبدی از آگرا است که به شهر متحمل از اختلافات فئودالی متوراست میرود. در یک برگردان تقدیر، او رادیکا را از دست گاجندرا سینگ نجات میدهد. گاجندرا سینگ یک رهبر خطرناک فئودال است که عاشق رادیکا است و میخواهد او را به زور به همسری بگیرد. پینتو رادیکا را به خانه خود در آگرا میآورد و تصمیم میگیرد او را پنهان کند تا زمانی که بتوانند از او بهطور ایمن فرار کنند. این نقشه پیچیده میشود زیرا پدر پینتو، افسر پلیسی است که گاجندرا سینگ او را مسئول پیدا کردن رادیکا کرده است.

Dedh Ishqiya
افتخار و بابان که به تازگی از زندان آزاد شدهاند، گردنبند جواهرات سلطنتی را به سرقت میبرند...
کالکشن ها












































