فیلمهای وودی هارلسون

داستان درباره «میکی» (با بازی وودی هارلسن) و «مالوری» (با بازی جولییت لوییس) است، زوج قاتلی که با گذشت زمان به شمایل‌های محبوب جوانان تبدیل می‌شوند. پس از دستگیری «میکی»، او در زندان در حین مصاحبه با «وین گیل» (با بازی رابرت داونی جونیور)، خبرنگار جاه‌طلبی که به دنبال شهرت است، شورشی به راه می‌اندازد. در این شلوغی، «میکی» همراه با «مالوری» و «وین گیل» موفق به فرار می‌شود. این داستان پر از لحظات تنش‌زا و ماجراجویی‌هایی است که نشان‌دهنده تلاش‌های آنها برای زنده ماندن و فرار از عدالت است.

دو دوست دوران کودکی که گاوچران‌های رودیو هستند، از نیومکزیکو به نیویورک سفر می‌کنند تا دوستی را پیدا کنند که در جستجوی دخترش ناپدید شده است؛ دختری که به تازگی از کوبا به طور غیرقانونی وارد آمریکا شده است.

دکتر فریزر کرین به زادگاهش سیاتل باز می گردد، جایی که با پدرش زندگی می کند و به عنوان روانپزشک رادیویی کار می کند.

«ديويد» (هارلسن) و «دايانا» (مور) زن و شوهر جواني هستند که دل باخته ي يکديگر هستند و دچار مشکلات مالي شده اند. اين دو به اميد به دست آوردن پولي که نياز دارند به لاس وگاس مي روند، اما به مقصود خود نمي رسند. تا اين که با مرد ميانسال باوقاري آشنا مي شوند که نامش «جان گيج» (ردفورد) است و به زوج جوان پيشنهاد عجيبي مي کند...

دو بازیکن بسکتبال که یکی سیاه‌پوست و دیگری سفیدپوست است، برای افزایش شانس خود در بردن پول در میادین خیابانی و مسابقات بسکتبال، با هم متحد می‌شوند.

یک پزشک جوان که در راه سفر به یک مصاحبه شغلی در سراسر کشور است، در یک شهر کوچک تصادف می‌کند و به مدت چند روز به انجام کار در بیمارستان شهر محکوم می‌شود.

با کمک یک بیلبورد صحبت‌کننده در بزرگراه، یک پیشگوی عجیب و غریب سعی می‌کند دل یک خبرنگار روزنامه انگلیسی را به دست آورد، کسی که در تلاش است تا دنیای عجیب و غریب اوایل دهه ۱۹۹۰ را درک کند...

سیمپسون ها به صورت قسمت های مجزّا و معمولاً بدون دنباله ارائه می شود. اما به طور کلی، موضوع آن درباره خانواده ای آمریکائی از طبقه کارگر است که سعی می شود نماینده طیف وسیعی از جامعه آمریکا باشد...

جیک و کریستی به‌تازگی با یکدیگر ازدواج کرده‌اند. به نظر می‌رسد که هنوز به‌طور کامل برای زندگی مشترک آماده نیستند، اما…

مالی، یک مربی تیم دوومیدانی دبیرستان است که به اندازه هر کسی در دنیا درباره فوتبال اطلاعات دارد. وقتی پست مربی فوتبال خالی می‌شود، او برای این شغل درخواست می‌دهد، حتی با این که انتظار دارد از سوی همکارانش و شوهر سابقش تمسخر شود.