برترین فیلم های 2004 از دیدگاه ایرانیان
181 عنوان فیلم و سریال
Hotel Rwanda
سال 1994. در رواندا، تقسیمبندی جمعیت بومی به هوتوها و توتسیها، که به طور دلخواه توسط استعمارگران بلژیکی انجام شده بود، اکنون در ذهنیت مردم رواندا ریشه دوانده است، با وجود استقلال رواندا. علیرغم اینکه بلژیکیها در دوران استعمار، توتسیها را در موقعیت بالاتری قرار داده بودند، پس از استقلال، هوتوهای اکثریت را در قدرت قرار دادند. پل روسساباگینا، یک هوتو که با یک توتسی به نام تاتیانا روسساباگینا ازدواج کرده است، مدیر خانه هتل د میل دو کُلی در کیگالی است. هتل میل دو کُلی، که متعلق به سبنا (خطوط هوایی ملی بلژیک) است، یک هتل چهار ستاره است که عمدتاً به توریستهای ثروتمند غربی سفیدپوست سرویس میدهد. پل، که میداند چگونه سیستم را برای اداره مؤثر هتل برای مهمانان و سبنا مدیریت کند، افتخار میکند که بیشتر سفیدپوستانی که در این ظرفیت حرفهای با آنها ملاقات میکند، او را با احترام میخوانند. بعد از یک حادثه خاص، آرامش نسبی بین نیروهای گوریلای توتسی و میلیشیا هوتوی پشتیبانیشده توسط دولت تغییر میکند. پل که فکر میکند جمعیت بومی که مستقیماً درگیر درگیری نیستند، توسط نیروهای حافظ صلح سازمان ملل محافظت خواهند شد و جهان نظارهگر است، متوجه میشود که این اتفاق نمیافتد، چرا که دنیای غرب عمدتاً از رواندا تخلیه شده و بومیها را رها کرده است. اینگونه است که آنچه به یک نسلکشی علیه جمعیت توتسی تبدیل میشود آغاز میشود. پل که قادر است خانوادهاش را به هتل که هنوز به عنوان یک پناهگاه در نظر گرفته میشود منتقل کند، باید از مهارتهای قابل توجهی که برای اداره هتل به کار برده است، برای حفظ جان خود، خانوادهاش و هر کسی که در هتل پناه گرفته است، استفاده کند، چه هوتو باشند چه توتسی. در همین حال، سرهنگ اولیور، یک کانادایی که مسئول نیروهای حافظ صلح سازمان ملل است، و پَت آرچر از صلیب سرخ، هر آنچه که میتوانند انجام میدهند تا به پل کمک کنند و مردم را ابتدا به هتل و سپس به ایمنی خارج از کشور ببرند، در حالی که خبرنگاران میدانی، مانند عکاس جک داگلیش، سعی دارند تا نسلکشی را دوباره به رسانههای جهانی بیاورند تا جهان دوباره به آنچه در حال وقوع است اهمیت دهد.

Modigliani
این فیلم زندگینامهای که در سال 1919 در پاریس اتفاق میافتد، بر زندگی هنرمند فقید ایتالیایی آمدئو مودیلیانی متمرکز است و بر آخرین روزهای او و رقابتش با پابلو پیکاسو تمرکز دارد. مودیلیانی یهودی عاشق ژان جوان و زیبای کاتولیک شده است. آنها یک فرزند نامشروع دارند که والدین متعصب ژان او را به صومعه ای دور می فرستند تا توسط راهبه ها بزرگ شود. مودیلیانی پریشان برای نجات و بزرگ کردن فرزندش به پول نیاز دارد. پاسخ به شکل مسابقه هنری سالانه پاریس می رسد. جایزه و یک حرفه تضمین شده در انتظار برنده است. نه مودیلیانی و نه عزیزترین دوست و رقیب او پیکاسو هرگز وارد این رقابت نشدهاند و معتقدند که این رقابت از هنرمندان واقعی مانند خودشان پایینتر است. اما فشار با رفاه فرزندش در خط میآید و مودیلیانی در مسابقه مستی و ناشی از مواد مخدر برای مسابقه ثبتنام میکند. پیکاسو هم از همین روش پیروی می کند و تمام پاریس از هیجان در مورد اینکه چه کسی برنده خواهد شد غرق است. مودیلیانی با تعادل رابطه اش با ژان به امید خلق یک شاهکار با این کار دست می زند و می داند که همه هنرمندان پاریس همین کار را می کنند.

Turtles Can Fly
در کمپ پناهندگان کرد در مرز عراق و ترکیه، پسر بچهای به نام "ماهواره" رهبر بچههاست. او از آنها میخواهد که میدانهای مین آمریکایی را که هنوز منفجر نشدهاند، پاکسازی کرده و جمعآوری کنند تا در بازار خیابانی بفروشند و آنتنهایی برای روستاییان نصب کند. او به همراه رهبر محلی برای خرید یک آنتن پارابولیک میرود تا اخبار مربوط به حمله قریبالوقوع آمریکاییها را بشنود، اما هیچکس انگلیسی صحبت نمیکند و ماهواره که چند کلمه انگلیسی میداند، به عنوان مترجم اخبار فاکس نیوز انتخاب میشود. وقتی یتیمها، آگرین و برادر بیدستش هنگو و کودک نابینای رگا از حلبچه به کمپ میآیند، ماهواره عاشق یکطرفه آگرین میشود. اما دختر از حملهای وحشیانه که در خانهاش صورت گرفته و در آن والدینش کشته و خود او مورد تجاوز قرار گرفته، دچار تراما شده است. او میخواهد رگا را ترک کرده و با برادرش هنگو به جایی دیگر برود، اما او با این قصد موافق نیست.

The Sea Inside
داستان واقعی رامون سامپدرو اسپانیایی که به مدت ۲۸ سال برای حق مرگ و حق خود برای اتانازی مبارزه کرد.

Taking Lives
یک پروفایلر افبیآی توسط پلیس فرانسوی کانادا فراخوانده میشود تا یک قاتل زنجیرهای را دستگیر کند که هویت هر قربانی جدید خود را میپذیرد.

Main Hoon Na
یک مأمور ارتش با بازی شاهرخ خان، در پوشش یک دانشجو وارد دانشگاه میشود. ماموریت او این است که از دختر ژنرال محافظت کند و همزمان برادر ناتنی خود را پیدا کند. در طول این مأموریت، او با چالشها و خطرات مختلفی روبرو میشود که باید بر آنها غلبه کند تا به اهدافش دست یابد.

Secret Window
مورت رینی، نویسندهای موفق است که در حال گذراندن یک طلاق پرتنش از همسرش، ایمی، پس از ده سال زندگی مشترک است. او در کابین خود تنها و تلخ زندگی میکند و به نوشتن ادامه میدهد تا اینکه یک غریبه به نام جان شوتری در آستانه درب خانهاش ظاهر میشود و ادعا میکند که رینی داستان او را دزدیده است. مورت میگوید که میتواند ثابت کند داستان متعلق به اوست و نه شوتری، اما در حالی که مورت به جستجوی مجلهای میپردازد که سالها پیش آن داستان را منتشر کرده، اتفاقات عجیبی حول شوتری رخ میدهد. سگ مورت میمیرد، مردم یکی یکی میمیرند، و روند طلاق او از ایمی هر روز بدتر میشود. به نظر میرسد که شوتری مورت را در موقعیت دشواری قرار داده است، اما شاید مورت ایدههای خاص خود را برای حل تمام مشکلاتی که اخیراً او را آزار میدهند داشته باشد.

White Chicks
پس از یک مأموریت ناموفق، مأموران FBI، کوین و مارکوس کاپلند، در آژانس به بیاعتباری میافتند. آنها تصمیم میگیرند بهطور مخفیانه روی پروندهای از ربایش کار کنند و خود را بهعنوان بریتنی و تیفانی ویلسون، دختران سفیدپوست فریبکار و لوس یک میلیاردر، لباس مبدل کنند.

The Ladykillers
یک بازسازی از کمدی سال 1955، داستان درباره یک استاد اهل جنوب است که گروهی از دزدها را جمع میکند تا از یک کازینو سرقت کنند. آنها اتاقی را در خانه یک زن مسن اجاره میکنند، اما به زودی او از نقشه آنها آگاه میشود و آنها مجبور میشوند او را بکشند، کاری که به نظر میرسد آسان نباشد.

Swades
در هند امروزی، فیلم *سوادیس* به مسائلی میپردازد که توسعه در سطح پایهای به همراه میآورد. این فیلم به هند رنگارنگ، متنوع و پیچیدهای اشاره دارد که محمد بارگاو (شاهرخ خان)، یک دانشمند جوان و باهوش که به عنوان مدیر پروژه در ناسا کار میکند، برای یافتن پرستار بچگیاش به آن باز میگردد. فیلم از تضاد بین دنیای پیشرفته ناسا، که در خط مقدم تحقیقات فضایی قرار دارد، و دنیای خانهاش در هند استفاده میکند که در تقاطع توسعه قرار دارد. جستجوی ساده محمد به سفری تبدیل میشود که هر یک از ما در جستجوی آن مکان متافیزیکی و مبهم به نام "خانه" طی میکنیم.
کالکشن ها












































