برترین فیلم های دهه 70 از دیدگاه ایرانیان

ویلبر یک خوک مزرعه‌ای است که از این می‌ترسد که به سرنوشت قرار گرفتن روی میز غذا دچار شود. دوست او شارلوت، یک عنکبوت دلنشین، به کمکش می‌آید. او کلمات را در تارهای خود می‌بافد و کشاورز را قانع می‌کند که ویلبر خوکی بسیار ویژه است که نباید کشته شود.

سال 1963 است، شب: هالووین. پلیس به 43 Lampkin Ln فراخوانده شده است. فقط متوجه شد که جودیت مایرز 15 ساله توسط برادر 6 ساله اش مایکل با چاقو کشته شده است. پس از 15 سال نهادینه شدن، مایرز در شب قبل از هالووین بیرون می آید. به جز روانپزشک مایرز، دکتر لومیس، هیچ کس نمی داند و نمی خواهد بفهمد که در 31 اکتبر 1978 چه اتفاقی خواهد افتاد. او می داند که مایکل به هادونفیلد باز می گردد، اما زمانی که شهر متوجه این موضوع شود، برای بسیاری از مردم خیلی دیر خواهد بود.

این داستان در ایتالیا و در شهر اميليا رخ می‌دهد. «آلفردو» (دنيرو) از خانواده‌ای بورژوا و زمیندار و «اولمو» (دوپارديو) از خانواده‌ای دهقان، هر دو در روز ۲۷ ژانویه سال ۱۹۰۱ به دنیا آمده‌اند. این دو به عنوان بهترین دوستان در کنار هم بزرگ می‌شوند، اما با گذر زمان، دوستی‌شان به رابطه‌ای پیچیده از عشق و نفرت تبدیل می‌شود. این داستانی پر از فراز و نشیب‌های احساسی، اجتماعی و طبقاتی است که تحولات شخصیت‌های اصلی و روابطشان را به تصویر می‌کشد.

یک قاتل زنجیره‌ای زنان را با کراوات خفه می‌کند. پلیس لندن یک مظنون دارد، اما او مرد اشتباهی است. در حالی که تحقیقات به بن‌بست می‌رسد، افسران پلیس باید حقیقت را کشف کنند و از وقوع قتل‌های بیشتر جلوگیری کنند. اما هر قدمی که به حل معما نزدیک‌تر می‌شوند، بیشتر به پیچیدگی و سردرگمی می‌افتند، و ترس از اینکه قاتل هنوز آزاد است، بیشتر از همیشه حس می‌شود.

یک برداشت از نه داستان از "دکامرون" بوکاکیو: **** بخش 1: یک جوان از پِروجا در ناپل دو بار فریب می‌خورد، اما در نهایت ثروتمند می‌شود؛ **** بخش 2: یک مرد خود را به عنوان یک کر و لال در یک صومعه از راهبان کنجکاو جا می‌زند؛ **** بخش 3: یک زن باید معشوق خود را پنهان کند وقتی که شوهرش زودتر از موعد به خانه می‌آید؛ **** بخش 4: یک شارلاتان یک کشیش را در بستر مرگ فریب می‌دهد؛ **** بخش 5: سه برادر از معشوق خواهرشان انتقام می‌گیرند؛ **** بخش 6: یک دختر جوان شب‌ها روی سقف می‌خوابد تا معشوق خود را ملاقات کند؛ **** بخش 7: گروهی از نقاشان منتظر الهام می‌مانند؛ **** بخش 8: یک کشیش ماهر تلاش می‌کند همسر دوستش را فریب دهد؛ **** بخش 9: دو دوست پیمانی می‌بندند تا بدانند پس از مرگ چه اتفاقی می‌افتد.

وونگ فی هونگ مردی جوان، شوخ‌طبع و در عین حال درستکار است، اما پس از مجموعه‌ای از حوادث، پدر ناراضی‌اش او را به دستور یک استاد هنرهای رزمی مست می‌سپارد تا به او نظم و انضباط بیاموزد.

یک کارمند دولتی آپارتمانی در پاریس اجاره می‌کند و به زودی خود را درگیر یک تونل ذهنی پر از پارانویا و خطرات ناشناخته می‌یابد.

یک یتیم بیگانه از سیاره در حال مرگ خود به زمین فرستاده می‌شود، جایی که بزرگ می‌شود و تبدیل به اولین و بزرگترین ابرقهرمان خانه‌‍ی فرزندخوانده‌اش می‌شود.

این فیلم درباره رابطه عشقی بین مردی میانسال و ثروتمند فرانسوی به نام «متیو» و دختری جوان به نام «کنچیتا» است. نقش کنچیتا توسط دو بازیگر مختلف ایفا می‌شود...

این اقتباس از داستان کوتاه مشهور رادیارڈ کیپلینگ، داستان دانیل دراووت و پیچی کارنهن را روایت می‌کند، دو سرباز سابق در هند زمانی که تحت سلطه بریتانیا بود. آن‌ها تصمیم می‌گیرند که کشور برایشان خیلی کوچک است، بنابراین به کافریستان می‌روند تا پادشاهانی مستقل شوند. کیپلینگ به عنوان شخصیتی در این داستان دیده می‌شود که هم در آغاز و هم در پایان این داستان پرشکوه حضور دارد.