فیلمهای جف مورفی

7 سال پس از فیلم اصلی قلعه، برنیک به همراه شورشیان دستگیر شده و به زندان قلعه جدید و پیچیده‌تری در فضا فرستاده می‌شوند.

فرمانده تیم نیروی ویژه کاسی رایبک پس از پایان حوادث فیلم اول از نیروی دریایی بازنشسته شده و اکنون یک سرآشپز در کافه مایل های در دنور، کلرادو است. رایبک به همراه خواهرزاده‌اش سارا رایبک برای تعطیلات سفر می‌کند تا بعد از مرگ والدینش با او ارتباط برقرار کرده و همدردی کند. آنها سوار قطاری می‌شوند که از دنور به سمت غرب از کوه‌های راکی به لس‌آنجلس حرکت می‌کند. با کمک مارکوس پن، یک آدم‌کش کرایه‌ای و چندین نفر از مزدورانش، تراویس دین، یک مغز سابق سیا (و روانی) قطار را تسخیر می‌کند، مسافران و خدمه را گروگان می‌گیرد و یک مرکز کنترل سیار راه‌اندازی می‌کند. او وارد پایگاه داده سیا می‌شود و کنترل یک ماهواره دفاعی فوق‌سری را که در دوران خدمتش در آژانس طراحی کرده و به تازگی به فضا پرتاب شده، به دست می‌آورد. دین که توسط منافع خارجی مختلف تامین مالی شده، قصد دارد ۱ میلیارد دلار به دست آورد با استفاده از این سلاح فضایی برای منفجر کردن سواحل شرقی آمریکا با هدف قرار دادن یک رآکتور هسته‌ای که زیر پنتاگون قرار دارد. او با استفاده از این ماهواره برای انفجار یک کارخانه سلاح‌های شیمیایی چینی و دو هواپیمای استلت ارسال شده برای مقابله با او، مقام‌های ارشد پنتاگون را به تمسخر می‌گیرد و مطمئن است که نمی‌تواند متوقف شود چون موقعیتش تا زمانی که قطار حرکت می‌کند قابل ردیابی نیست. رایبک، که با کمک پسر جوانی به نام بابی زاکس است، تنها کسی است که می‌تواند جلوی نقشه‌های شوم دین را بگیرد، گروگان‌ها را نجات دهد و از تخریب سواحل شرقی جلوگیری کند.

شکارچیان جایزه از آینده یک راننده مسابقه شکست‌خورده را به نیویورک سیتی در سال 2009 منتقل می‌کنند، جایی که ذهن او با ذهن یک میلیاردر مرده تعویض خواهد شد.

در سال ۱۸۸۱، جان چیسام، بارون گاوچران، به پاتریک فلوید گارِت جایزه می‌دهد تا دزد معروف، بیلی د کید را بکشد.

مردی به نام زک هابسون بیدار می‌شود و متوجه می‌شود که تنها در دنیا باقی مانده است. در تلاشی ناامیدانه برای پیدا کردن دیگران، تنها دو نفر را پیدا می‌کند که هر کدام دستورکار خود را دارند.