لوراکس
لوراکس -
در شهر دیواری تنید-ویل، جایی که همه چیز مصنوعی است و حتی هوا به کالایی تبدیل شده، پسری به نام تد امیدوار است قلب دختر رویاهایش، آدری، را به دست آورد. وقتی متوجه میشود آرزوی آدری این است که یک درخت واقعی ببیند، تد به دنبال "وانس-لر"، یک تاجر پیر و خرابشده در بیرون از شهر و در یک زمین بایر میرود. وقتی میشنود که چگونه این مرد گوشهگیر به طمع سود خود تن به نابودی زمین داد و در برابر اعتراضهای لوراكس ایستاد، تد الهام میگیرد تا فاجعه را جبران کند. اما شهردار طمعکار تنید-ویل، آلوئیسئوس اوهار، از بحران زیستمحیطی برای کسب درآمد استفاده کرده و مصمم است جلوی تد را بگیرد تا کسبوکارش را تهدید نکند.